در سال 3 ق با شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ، امامت امام رضا علیه السلام شروع شد. آن حضرت 35 سال بیشتر سن نداشت که زمام امور امامت را به دست گرفت و هدایت و راهنمایی فکری و اعتقادی جامعه اسلامی را عهده دار شدند.
امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام میباشند. امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در یازده ذیقعده 148 ق در شهر مدینه به دنیا آمد. پدر بزگوار آن حضرت، امام موسی کاظم علیه السلام نام مبارک او را علی گذاشت.
امام رضا علیه السلام در سن 35 سالگی عهدهدار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختیها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سرانجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند.
حضرت امام حسن مجتبی(ع) دومین اختر تابناک آسمان امامت و نخستین ثمره پیوند مبارک حضرت علی(ع) و صدیقه فاطمه زهرا(س)، در نیمۀ ماه رمضان سال سوم هجری در مدینۀ منوره دیده به جهان گشود. خدا نام آن بزرگوار را حسن یعنی بخشنده قرار داد و درتورات او را شبّر نامیده است. کنیۀ آن حضرت ابومحمّد و ابوالقاسم است و لقب مقدسش مجتبی میباشد.
ایشان از محضر مبارک جد بزرگوارش چند سال بیشتر بهره نبرد. هفت سال بیش نداشت که پیامبر(ص) بدرود حیات گفت. پس از رحلترسول اکرم(ص)، حدود ۳۰ سال در کنار پدرش مولای متقیان علی(ع) قرار داشت و پس از شهادت پدر گرامیش، در سال ۴۰ هجری، به مدت ۱۰ سال امامت امت را بر عهده گرفت. امام حسن(ع) از گرامیترین و نزدیکترین افراد به پیامبر بود، بدین جهت توسل به او و پیروی از او موجب رهایی از خطرهای دنیا و آخرت است. پیامبر در مورد ایشان میفرماید:
فرزند من حسن(ع) است که پروردگار اراده کرده که به برکت وجود او بین مسلمین صلح و سازش را برقرار سازد».
بلاذری در انساب الاشراف» میگوید:
و این وظیفۀ همۀ مسلمین است که سبط پیامبر را بزرگ و گرامی دارند و پاک و مهطر شمارند. چنانکه خود پیامبر آنرا محترم و مقامش را والا شمرد»
امام حسن(ع) را به دلیل صفات و فضایل اخلاقی، سخاوت و بخشش بینظیری که داشت کریم اهل بیت مینامیدند. به صورتی که بارها نیمی از مال خویش را به نیازمندان داد.
هنگامی که حضرت علی(ع) دار فانی را وداع گفت، حضرت امام حسن به منبر رفت و خطبۀ بلیغی مشتمل بر معارف ربّانی ادا نمود. یاران پدرش، علی(ع) با او بیعت کردند؛ که با هر کسی بجنگد، پیکار کنند و با هر کسی سازش نماید، صلح نمایند. هنگامی که معاویه از قتل امیرالمؤمنین(ع) باخبر شد و فهمید که مردم با فرزندش حسن(ع) بیعت کردهاند، مردی را برای جاسوسی به کوفه و کسی را به بصره فرستاد تا اتفاقاتی که افتاده بود را برای او بنویسند و مردم را علیه آن حضرت تحریک کند. وقتی امام حسن(ع) از مأموریت این دو مرد اطلاع یافت، دستور داد تا آنان را بکشند، بعد امام نامهای به معاویه نوشت؛
همانا جاسوسانی را برای مکر و حیله و شیطنت میفرستی و . اگر ارادۀ جنگ را داری من نیز مهیّای آن هستم.
همین طور نامه میان امام و معاویه رد و بدل شد، با اینکه قرار شد بین امام و معاویه، جنگ صورت گیرد.
درباره زندگانی، سیره زندگانی و اخلاقی و اتفاقاتی که در زمان حیات آن حضرت اتفاق افتاد، زیاد سخن گفته شده است. اما یکی از مباحث و اتفاقاتی که شاید کمتر به آن پرداخته میشود اتفاقات روزهای آخر عمر شریف و مبارک رسول مکرم اسلام (ص) است که شاید بیتوجهی به این اتفاقات مسیر تاریخ اسلام را عوض کرد و پس از آن شاهد رخدادهای ناگوار در تاریخ اسلام بعد از رحلت آن حضرت هستیم.
به گزارش ایسنا، امروز سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص) است؛ پیامبری که آزادی، عزت، شرافت و بهترینها را برای بشریت به ارمغان آورد و مکتبی را بنا نهاد که هر روز در سراسر جهان بر پیروان آن افزوده میشود و معنای واقعی دین اسلام و مفاهیمی که در آن وجود دارد امروز بعد از ۱۴۰۰ سال برای آزادگان جهان روشنتر میشود.
حضرت محمد (ص) از ۲۷ رجب سال چهلم عامالفیل (۶۱۰ میلادی)، که در سن ۴۰ سالگی به رسالت مبعوث شده بودند، تا ۲۸ صفر سال یازدهم هجری که رحلت فرمودند، به مدت ۲۳ سال عهدهدار امر رسالت و نبوت بودند.
اربعین -اعتبار اربعین امام حسین (ع) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین (ع) شناخته شده بوده است. کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی از روایات فراوان در باره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه وعبادت است، ذیل ماه صفر مینویسد: نخستین روز این ماه(ماه صفر) (از سال 121)،روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است.
روز سوم این ماه(صفر) از سال 64روزی است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهای آن سنگپرتاب نمود در حالی که به نمایندگی از یزید با عبدالله بن زبیر در نبرد بود.
روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین (ع) یعنی کارواناسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. و روزی است که جابر بن عبدالله بنحرام انصاری، صحابی رسول خدا (ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین (ع) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آنحضرت را زیارت کرد.
در روز اربعین زیارت امام حسین (ع) مستحب است واین زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع) روایت شده که فرمود: علامات مؤمن پنج تاست: خواندن 51 رکعت نماز در شبانهروز ـ نمازهای واجب و نافله و نماز و شب ـ به دست کردن انگشتری دردست راست، برآمدن پیشانی از سجده، و بلند خواندن بسم الله الرحمنالرحیم در نماز.
شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه السلام آورده است: السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله ونجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه.
این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرنپنجم در باره اربعین آورده است. طبعا بر اساس اعتباری که روز اربعین در میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین میخواندهاند و اگر میتوانستهاند مانند جابر بر مزار امام حسین (ع) گرد آمده و آن امام را زیارت میکردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (ع) جمع می شوند.
امام صادق علیه السلام:
اَلبَرَکَهُ مِن قَبرِ الحُسَینِ بنِ عَلىٍّ علیه السلام عَشَرَهُ اَمیالٍ؛
تا ده میل اطراف قبر حسین بن على علیه السلام برکت است.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 98، ص116، ح41
* * * * *
امام حسین علیه السلام :
وَ حَقیقٌ عَلَى اللّهِ اَنْ لا یَاْتیَنى مَکْرُوبٌ اِلاّ اَرُدُّهُ وَ اَقْلِبُهُ اِلى اَهْلِهِ مَسْرورا؛
بر خداوند است که هیچ گرفتارى به زیارت من نیاید مگر آن که او را شادمان بازگردانم و به خانواده اش برسانم.
ثواب الأعمال و عقاب الاعمال ص 98
* * * * *
امام مهدی عجل الله تعالی :
لأَندُبَنَّکَ صَباحاً و مَساءً و لأَبکِیَنَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً.
هر صبح و شام بر تو گریه و شیون مى کنم و در مصیبت تو به جاى اشک، خون مى گریم.
بحار الأنوار(ط-بیروت) ج 98 – ص 238
* * * * *
امام باقر علیه السلام:
اِنّ الحُسَینَ صاحِبَ کَربَلا قُتِلَ مَظلوما، مَکروبا عَطشانا، لَهفانا فآلَى اللّهُ عَزَّوَجلّ عَلى نَفسِهِ اَن لا یاتیَهُ لَهفانٌ و لا مَکروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لا عَطشانٌ و لا مَن بِهِ عاهَهٌ ثُمَّ دَعا عِندَهُ و تَقَرَّبَ بِالحُسَینِ بنِ عَلىٍّ علیه السلام اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ إلاّ نَفَّسَ اللّهُ کُربَتَهُ وَ اَعطاهُ مَسأَلَتَهُ و غَفَرَ ذَنبَهُ وَ مَدَّ فى عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فى رِزقِهِ فَاعتَبِروا یا اُولـِى الاَبصار؛
حسین، بزرگ مرد کربلا، مظلوم و رنجیده خاطر و لب تشنه و مصیب زده به شهادت رسید. پس خداوند، به ذات خود، قسم یاد کرد که هیچ مصیبت زده و رنجیده خاطر و گنهکار و اندوهناک و تشنه اى و هیچ بَلا دیده اى به خدا روى نمى آورد و نزد قبر حسین علیه السلام دعا نمى کند و آن حضرت را به درگاه خدا شفیع نمى سازد، مگر اینکه خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده مى کند و گناهش را مى بخشد و عمرش را طولانى و روزى اش را گسترده مى سازد. پس اى اهل بینش، درس بگیرید!
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج10 ، ص239 – بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 98، ص 46، ح 5
* * * * *
از هفدهم تا 22 بهمن 57، ایران یکی از دوره های استثنایی تاریخ ی جهان را گذرانید. در این ایام، دو دولت در یک مرکز و بدون هیچ گونه مرزبندی مواجه بودند. دولتی که پشتوانه و عامل مشروعیت خود را از دست داده و از قدرت نظامی محروم گشته و با انقلابی عظیم روبرو بود. و دولتی دیگر متکی به رهبری انقلاب توده های میلیونی مردم که به جای قدرت نظامی، تنها به ارتش مردم وابستگی داشت.
با وسعت یافتن دامنه های انقلاب، قرار بر این شد که سران ارتش پهلوی، دست به کودتا زده و با به دست گرفتن قدرت، انقلاب مردمی را سرکوب سازند. از این رو از ساعت چهار بعداز ظهر روز 21 بهمن 57، حکومت نظامی اعلام شد.
پس از اعلان حکومت نظامی، حضرت امام خمینی (ره) اعلام کرد که مردم به حکومت نظامی اعتنایی نکنند. مردم نیز همچنان به یورش خود به مراکز دولتی و نظامی و انتظامی ادامه دادند و تقریباً تمام این مراکز با اندک درگیری و مقاومت، تسخیر شد و به دست مردم افتاد.
این درگیری ها در روز بعد نیز به شدت ادامه یافت و در این روز هزاران زن و مرد و پیر و جوان، هر یک به اندازه توان خود برای سرنگونی نهایی رژیم ظلم و جور، کوشش کردند. آنها با سنگربندی در خیابان ها، سینه سپر کردن در برابر تانک ها و با فداکاری و جانفشانی، انقلاب را به پیروزی رساندند. نه فقط در تهران، بلکه در تمامی شهرهای ایران، درگیری مردم با بقایای رژیم شاه جریان داشت.
هنگامی که خبر حرکت نیروهای نظامی از شهرهای مختلف ایران به سمت تهران برای سرکوب قیام مردم پخش شد، مردم شهرهای مسیر به درگیری با نیروهای نظامی پرداختند و با بستن راه، مانع حرمت آنها به سمت تهران شدند. برخی از فرماندهان رده بالای ارتش در این درگیری ها به دست مردم کشته شدند تا سرانجام، ارتش، بی طرفی خود را اعلام کرد.
روز سرنوشت فرا رسید و در 22 بهمن 1357، نظام پوسیده ستمشاهی فرو ریخت و ریشه های فاسد دودمان سیاه پهلوی از این کشور اسلامی کنده شد. مبارزه پانزده ساله ملت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (ره) به ثمر رسید و با سرنگونی نظام 2500 ساله شاهنشاهی، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران پیروز گردید.
روز 13 آبان، یادآور حوادث مهمی است که در شکل گیری انقلاب اسلامی و بیرون راندن مظهر استکبار یعنی آمریکا از ایران نقش اساسی داشتند. در روز 13 آبان 1343، مأموران رژیم شاه، حضرت امام خمینی(ره) را در قم دستگیر و به دستور آمریکا، به ترکیه تبعید کردند. در روز 13 آبان 1357، دانش آموزان تهرانی در اعتراض به دخالت های آمریکا در ایران، راه پیمایی کردند، ولی دژخیمان رژیم شاه، به آنان حمله کرد و آنان را به خاک و خون کشید. در روز 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانه ی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر کردند و جاسوسان آمریکایی را به گروگان گرفتند. بدین ترتیب، مبارزه ی ضد آمریکایی مردم ایران، ابعاد جدیدتری پیدا کرد. بنابراین، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این روز را به روز ملّی مبارزه با استکبار» نام گذاری کردند.
روز 13 آبان، روز دستگیری و تبعید حضرت امام ـ آن نور قبیله ی قبله ـ است. روز کشتار دانش آموزان است. روز تسخیر لانه ی جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان ایمان مدار و عدالت پناه است. این مناسبت ها ایجاب می کند که همه باهم به قول آن بزرگ زادِ خورشیدگون، هرچه فریاد داریم بر سر آمریکا بریزیم. بیایید کران تا کران، حیات را از تحرّک و مبارزه و فریاد علیه مستکبران، سرشار سازیم و از هیچ قدرتی جز خداوند باک نداشته باشیم و در برابر هیچ گردن کشی، سر فرود نیاوریم؛ هم چنان که تاکنون این گونه بوده ایم. بیایید برخی سستی ها و رکودها را به حرکت و شور مبّدل سازیم و رخوت و خواب آلودگی برخی افراد را باز شوییم. بیایید دست ها و دلهامان را قوی کنیم و در روز 13 آبان، مردم خداجو و استکبارستیز را به مبارزه با مظهر استکبار بخوانیم. این چنین باد.
قیام حسین مظهر نبرد حق بر علیه باطل بود. قیام الهی بود که هر چه زمان میگذرد، تبلوری بیشتری پیدا کرده و آموزهای آن روشن تر میشود. در این نوشتار اهداف و پیام های تربیتی این قیام به اختصار بیان میشود.
امام حسین یکی از اهداف قیام خود را اقامه و حفظ ارزشهای راستین دین اسلام بیان میکند. زیرا بعد از پیامبر و دوران رهبری ایشان بر جامعه اسلامی، به علت مسائل و مشکلات پیش رو بدعتهای جدیدی در دین و سنت پیامبر اکرم به وجود آمده بود. بدعتهای جدید خود موجب انحراف در جامعه اسلامی شده بود. از این رو جامعه اسلامی از مسیر اصلی خود دچار انحراف شده و نیاز به اصلاحات اساسی داشت. از این رو امام حسین(ع) از خلفای زمان بیعت نکرده تا این انحراف را آشکار سازند. بنابراین یکی دیگر از اهداف امام حسین، انگیزه اجتماعی و اصلاح فرهنگی اوضاع و شرایط حال جامعه بود. تا بدین طریق به جهل زدایی عامه مردم بپردازند و ایشان را با انحرافهای آشکار در جامعه آشنا سازند.
در این راستا امام حسین(ع) با قیام خود پیام هایی به انسانها در اعصار مختلف ارائه میکنند.
منبع
- سبحانی، سعید(1390) آموزه های قیام عاشورا، مکتب اسلام، 47(11).
- بدیعیان، راضیه(1388)تربیت دینی در سیره امام حسین(ع) در واقعه عاشورا، مجله دندانپزشکی جامعه اسلامی، 21(3)
روزي كه قدمهاي گل هاي بهاري ، سردي زمستان را در نورديد ، نور با حضور خويش ظلمت را مغلوب نمود و فرشته اي با آمدنش نويد رحمت و شادماني داد ، آن روز شروع بهاري بود در دل زمستان ، بهاري نو و بهاري واقعي ، آن روز فجر اميدي بود براي هزاران عاشقي كه منتظرش بودند و او آن روز آمد .
فرا رسيدن 12 بهمن ، سالروز ورود رهبير كبير انقلاب حضرت امام خميني (ره) به ميهن اسلامي و آغاز دهه فجر بر همگان مبارك باد .
بسیج یک حرکت اجتماعی است که در هر جامعه ای با توجه به فرهنگ آن جامعه و به اشکال مختلفی در اثر شرایط خاص بوجود می آید.
حتی در دوران صدر اسلام نیز به هنگام حمله کفار و منافقین علیه مسلمانان زمانی که فرمان تشکیل نیروی مبارز علیه آنها داده می شود مسلمانان داوطلبانه در مساجد گردهم می آمدند تا توان خود را از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی برای مقابله با دشمنان اسلام بسیج کنند.
امام خمینی (ره) در این رابطه چنین میفرمایند: قضیه بسیج ، همان مساله ای است که در صدر اسلام بوده است این مساله جدید نیست ، در اسلام سابقه داشته است و چون مقصد ما اسلام است، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام و همه مردم و هر کسی در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و هجوم بیگانگان ». (پرتو خورشید، مرکز مطالعات )
در طول تاریخ اسلام و ایران همواره دشمنان سعی کرده اند به اشکال مختلف از پیشرفت و ترقی مسلمانان جلوگیری کنند.
انقلاب اسلامی ایران که الهام گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بوده از نخستین روزهای پیروزی با توطئه های گسترده و سازمان یافته دشمنان اسلام روبرو گردید.
عظمت اهداف انقلاب و گستردگی توطئه های دشمنان ، ایجاب می کرد که برای حفظ و سیانت از انقلاب اسلامی و ارزشها و اهداف آن در برابر شبیخون ابرقدرتها دفاع کند بنابراین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را درون اقشار میلیونی به طور خودجوش ، حرکتی در جهت حفظ و حراست دست آوردهای انقلاب و پیروزی بزرگی که نصیب امت اسلامی شده بود، به وجود آمد و بنابراین بسیج در دو مرحله شکل گرفت.
*تشکیل بسیج پس از پیروزی انقلاب اسلامی
در این رابطه پیدایش بسیج در دو مرحله قابل توجه است:
1- بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حرکتی فرهنگی بودیم که به واقع درجهت حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی مان به شمار می آید و در این مسیر شاهد تشکیل ارگانها و هسته های انقلابی نظیر سپاه ، کمیته های انقلاب و غیره بودیم که نقش مردم در این حرکت و تلاش چشمگیر و موثر بود به نظر می رسد بعد از رشد این نهادها مردم به این فکر می افتند که باید جهت کسب آمادگی در مقابله با دشمنان انقلاب آموزشهای رزم نظامی را ببینند و طبیعتا حرکتی به نام بسیج در پایگاه ها و مساجد به وجود می آید که آموزشهایی هم داده می شود.
2- مرحله دوم مصادف است با تصرف جاسوسخانه آمریکا که با اشغال این لانه فساد توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شیطان بزرگ برای نجات خود از وضعیت موجود به توطئه هایی علیه جمهوری اسلامی دست زد ، از جمله حمله نظامی به طبس ، غافل از اینکه شن ها مامور الهی شده و این توطئه را خنثی کردند یا مثلا حصر اقتصادی که این توطئه هم خود عاملی شد برای حرکت هرچه بیشتر مردم در جهت خودکفایی جمهوری اسلامی ایران ، ترور شخصیت های اسلامی ، کودتا و حرکتهای مذبوحانه گروهکهای چپ و راست ، الحمد الله الذی حعل اعداءنا من الحمقا » ؛ خدا را شکر که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد و از حماقت آنها همین بس که سنت لا یتغیر الهی این است که صالحان و شایستگان وارثین اصلی زمین هستند ولی آنها غافلانه هر لحظه در پی تدارک حیله جدیدی بوده و هستند و امام همیشه در جهادمان با دید وسیع و پیامبرگونه شان به خوبی دریافته بودند که شیطان بزرگ بیکار نمی نشیند.
لذا در 5 آذرماه 1358 دستور تشکیل ارتش 20 میلیونی را صادر فرمودند. در این فرمان حرکتهایی را که به نام بسیج در جامعه مطرح بود تسریع نموده و انسجام بخشیدند و از آن تاریخ بود که مسوولین به این فکر افتادند که سازمانی به نیروهای موجود در جامعه بدهند و در پی فرمان امام امت ، زن و مرد ، پیر و جوان از نوجوان 12 ساله تا پیر 70 ساله عاشقانه فرمان رهبرشان را لبیک گفتند.
درباره این سایت